های

تحقیق در مورد آیین های دین زردشت – 20159

کد فایل 20159

عنوان فایل:تحقیق در مورد آیین های دین زردشت

توضیحات بیشتر:

1ـ آيين ها و رسم هاي ديني
آيين سدره پوشي
برابر با يك روش كهن و پذيرفته شده باستاني، همه جوانان دختر و پسر بايد آيين سدره پوشي را انجام دهند تا زرتشتي شناخته شوند. درباره سني كه آيين بايد انجام شود، ديدگاه هاي چندي وجود دارد. برخي انجام آن را هنگامي كه جوان به سن بلوغ رسيده و توانايي شناخت خوب از بد را دارد، سفارش مي كنند و برخي ديگر انجام آن را پيش از رسيدن به سن بلوغ لازم مي دانند. امروز در ايران كودكان را بين سنيني هفت و يازده سدره پوش مي كنند.
سدره پوشي به منزله زايش نوين است در دين. اين آيين را «نوزاد» و «نوزات» هم مي خوانند. نوزاد يعني دوباره متولد شدن و نوزات يعني افزوده شدن يك پرستنده دين، «زات» از يسن به چم پرستش است.
اهميت سدره پوشي از پيوكاني (ازدواج) كمتر نيست. آيين ديني بايد در بامداد انجام شود ولي امروز در ايران، به دلايل عملي، پس از نيمروز برگزار مي شود.
سدره و كشتي بايد به رنگ سفيد باشد، و دگمه و فلز در آن كار نرود. سدره از پارچه نخي نازك فراهم شده و نخستين جامه اي است كه بدن را مي پوشاند.
سدره پيراهني است گشاد و بي يقه و با آستين هاي كوتاه و داراي دو كيسه بسيار كوچك است يكي در جلو سينه و نزديك قلب است كه «گريبان» خوانده مي شود و ديگري در پشت كه «گُرده» ناميده مي شود. اين ها نمادي «سمبليك» هستند.
«گُرده» نشانه مسئوليت ها و وظيفه هايي است كه هر كس به عهده دارد و بايد به درستي انجام دهد، و «گريبان» كه «كنسه كرفه» يا كيسه «كارنيك» هم خوانده مي شود. يادآور است كه همه كردارهاي خوب رويهم انباشته شده و آدمي را به خوشبختي مي رساند. نزديك به قلب بودن آن، نشانه ايست كه كارهاي نيك بايد از روي بارو، و با صفا انجام شود. سفيدي و نبودن هيچ چيز خارجي در آن، نشانه پاكي و سادگي اخلاق است. سدره نُه دَرز دارد. دو درز دو طرف كه جاي دوخت دو بخش جامه (بخش سينه و بخش پشت) به هم است، نشانه يگانگي ميان پدر و مادر.‌نياكان (پشت آدمي) و فرزندان با يگانگي ميان پيران و جوانان است. دو درزي كه آستين ها را به پيراهن مي دوزد، يادآور كار و كوششي است كه بايد با هر دو دست و با همه نيرو انجام گيرد. دو درزي كه گريبان و گرده را به سدره مي چسباند نشانه وظايف و اعمال انسان است. دو درز كوچك در پايين و در كنار دو درزي كه پشت و سينه را با هم يكي مي كند نشانه همبستگي برتران و كهتران، و چيزداران و بي چيزان است و يادآور آن است كه هر كس بايد هميشه به ياد كهتران و ضعيفان باشد. سرانجام درزي كه در پايين سدره به شكل دايره گرداگر جامه هست، نشانه آن است كه ما از سوي اهورامزدا به اين جهان آمده ايم و سرانجام به او برمي گرديم. هستي يك مدار بسته و فراگير است.
كُشتي از پشم بره سفيد فراهم آمده و اشاره به آن است كه آدمي بايد چون بره سودمند، بي گناه و بي آزار باشد. كشتي از هفتاد و دو نخ بافته شده كه نماينده 72 بخش گات هاست. هر دوازده نخ به هم بافته شده كه نماينده دوازده ماه سال است و شش دسته حاصل از آن، نمادي است از شش امشاسپندان كه بايد الگوي رفتاري ما باشند. هر دو دسته دوازده نخ در انتهاي كشتي با هم جمع شده و در هر انتها، سه منگوله درست مي شود كه نماينده انديشه و گفتار و كردار نيك است. بستن كشتي به كمر يادآور اينست كه زرتشتي بايد هميشه آماده خدمت به مردمان و آفرينش باشد كه همان خدمت به خداست. در هنگام بستن كشتي به كمر نماز «يَتااَهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم نماز «يَتااَهو» انجام مي شود) و «اَشِم وُهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم صورت مي گيرد) زمزمه مي شود. كشتي سه بار به نشانه انديشه و گفتار و كردار نيك دور كمر مي گردد. در دور دوم، دو گره در جلو ضمن خواندن «يَتااَهو» و در دوره سوم، دو گره در پشت در ضمن خواندن «اَشِم وُهو» بسته مي شود. گره ها نشان استواري در پيمان دين است. هر زرتشتي در هنگام بستن كشتي، پيمان خود را با اهورامزدا به ياد آورده و آن را تجديد مي كند.
كودكي كه مي خواهد سدره پوش شود، بايد به موبد نشان دهد كه نمازهاي «سروش باج»، «كشتي»، گواهي پذيرش دين «تندرستي»، «برساد» و به ويژه بخش هاي «اشم وهو»، «يتااهووئريو»، «كيم نامزدا»، و … را مي تواند از حفظ بخواند.
آيين سدره پوشي وسيله موبدان انجام مي گيرد. پيش از آغاز آيين، داوطلب بايد همه بدن خود را به خوبي شستشو داده و در آغاز آيين با خواندن نماز كوتاه «پذيرش دين» آمادگي خود را براي پذيرش مسئوليت هاي ديني به آگاهي حاضرين برساند. پس از آن موبد در حالي كه نماز اَهونَوَد (يتااهو ويريو) را مي خواند، سدره را به داوطلب مي پوشاند. در اين مراسم داوطلب و پدر و مادر او و همه كساني كه در آيين حضور دارند نماز يتااهو را با موبد مي خوانند. پس از آن داوطلب همراه با موبد نماز «نيرنگ كشتي» را خوانده و موبد كشتي را به كمر داوطلب مي بندد. پس از پايان مراسم داوطلب نماز كوتاه «جَسه مي اَوَنگَهِه مَزدا» را مي خواند، معني آن اين است: «اي اهورامزدا به ياري من آ. من پرستنده يك خدا، اهورامزدا، هستم. من زرتشتي ام و با باور كامل آن دين را مي پذيرم. من انديشه و گفتار و كردار نيك را مي ستايم. من دين زرتشتي را كه استواركننده هم آهنگي و آشتي و دوركننده ناهم آهنگي و دشمني است مي پذيرم. ديني كه از همه اديان و روش هاي زندگي چه آنان كه در گذشته بوده و چه آن ها، كه در آينده آيد بهتر و والاتر است. ديني كه زرتشت آورنده آن است.» و خواندن اين نماز نشانه آن است كه داوطلب رسماً زرتشتي شده و پذيرش مسئوليت كرده است. او پيمان مي

مفاهیم کلیدی:

تحقیق, در, مورد, آیین, های, دین, زردشت

بررسی ارتباط بین سود و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام با ارزش بازار سهام عادی در شرکت های پذیرفته شده د – 20156

کد فایل 20156

عنوان فایل:بررسی ارتباط بین سود و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام با ارزش بازار سهام عادی در شرکت های پذیرفته شده د

توضیحات بیشتر:

فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات
مقدمه
تعریف موضوع
هدف و علت انتخاب موضوع
استفاده کنندگان از تحقیق
سوابق مربوط به تکحقیق
فرضیه های تحقیق
تعریف عملیاتی متغیرها
قلمرو تحقیق
روش تحقیق
الف) نوع تحقیق
ب) روش گرد آوری اطلاعات
ج) محاسبات تحقیق و روش اندازه گیری متغیرهای تحقیق
د) روش آزمون فرضیه ها
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه
بخش اول : مبانی نظری
مقدمه
تعریف سود
اهمیت سود
مفهوم سود در گزارشگری مالی
مفهوم سود در سطوح مختلف تئوری
مفهوم سود در سطح تئوری ساختاری
الف) روش مطالعات
ب) روش فعالیت ها
مفاهیم سود در سطح تئوری تفسیری
مفاهیم سود در سطح تئوری انعکاسی
الف) سود به عنوان معیاری جهت پیش بینی ارزش بازار و یا وجود نقد آتی
ب) سود به عنوان معیاری جهت تصمیم گیری مدیری
ج) شیوه های با گرایش استفاده کننده
د) تئوری تخمین (برآورد)
اهداف گردشگری سود
مزایای سود حسابداری
انتقادات و ایرادات وادره بر سود حسابداری
اهمیت سود برای سرمایه گذاران
علت اهمیت سود برای تصمیم گیری سرمایه گذاران
اهداف و دلایل سنجش سود
نقش سود در شرکت
نگرش کارگزاران نسبت به سود
فواید سود برای سرمایه گذاران
مفهوم بادزه حقوق صاحبان سهام
عواملی که باعث حفظ وضعیت بازده حقوق صاحبان سهام می شوند
چگونه بازده حقوق صاحبان سهام را می شود توسعه داد
تحلیل بازده حقوق صاحبان سهام و فاکتورهای اندازه گیری بازده حقوق صاحبان سهام
1- نسبت حاشیه سود
2- نرخ بازده سرمایه گذاری
3- نرخ بازده حقوق صاحبان سهام
4- سود نیروی کار عملیاتی و مدیریت
5- نسبت P/E
6- نسبت P/E
نقش ارزش دفتری در ارزشیابی حقوق صاحبان سهام
ارزش دفتری به عنوان یک ضریب ارزشیابی
الف) ضرایب شرکتی
ب) ضرایب حقوق صاحبان سهام
مزایا و معایب ضرایب شرکتی و ضرایب حقوق صاحبان سهام
مفهوم رشد
رشد اقتصادی
فاکتورهای اندازه گیری رشد شرکت
1- رشد فروش
2- رشد دارائی ها
3- رشد سود
4- بازده فروش
5- نسبت مالکانه
رابطة بین رشد شرکت و فرصتهای سرمایه گذاری
بخش دوم : پیشینه
الف) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ب) تحقیقات انجام شده در ایران
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
مقدمه
فرضیه های تحقیق
اندازه گیری متغیرهای تحقیق
جامعه و نمونه آماری
اطلاعات مورد نیاز
روش های آماری تحقیق
آزمون های مدل های رگرسیون
تعریف مقدار احتمال
آزمون فرضیه های آماری
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه
آمار توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق بر اساس اندازه شرکت
آمار توصیفی نسبت P/B به تفکیک صنعت
آزمون فرضیه ها
بررسی فرضیه یک : بین بازده حقوق صاحبان سهام شرکت و ارزش بازار سهام عادی رابطه وجود دارد.
بررسی فرضیه دو : بین رشد شرکت و نسبت P/B رابطه وجود دارد
بررسی فرضیه سه : بین رشد شرکت و نسبت P/B رابطه وجود دارد
بررسی فرضیه چهار : بین بازده حقوق صاحبان سهام شرکت و نسبت P/B رابطه وجود دارد
فصل پنجم : استنتاج و پیشنهادها
تحلیل آماری و تفسیر نتایج
پیشنهادات ارائه شده با توجه به نتایج حاصل از تحقیق
محدودیت های تحقیق
پیشنهادات جهت تحقیقات آتی
منابع

مفاهیم کلیدی:

بررسی, ارتباط, بین, سود, و, ارزش, دفتری, حقوق, صاحبان, سهام, با, ارزش, بازار, سهام, عادی, در, شرکت, های, پذیرفته, شده, د

تحقیق برنامه حسابرسی ( آزمون های حسابرسی ) – 20189

کد فایل 20189

عنوان فایل:تحقیق برنامه حسابرسی ( آزمون های حسابرسی )

توضیحات بیشتر:

ساخنار کنتر ل داخلی
انواح حسابها:
1- حقيقي: مانده اين حساب ها حاكي از وجود شئ در موسسه مورد رسيدگي مي باشد مانند دارائي هاي ثابت مثل سرقفلي
2- شخصي: حاكي از معاملات با اشخاص ثالث مي باشد. مثل بدهكاران، بستانكاران، پيش پرداخت ها
3- اسمي: حاكي از درآمدها و هزينه هاي انجام شده در طي يك دوره مالي مي باشد. (عملكرد دوره مالي)
4- وابسته: وجود اين حسابها در ارتباط با ساير حساب هاي صورت هاي مالي است. مثل هزينه هاي بهره، مثل ذخيره م م
آزمون هاي حسابرسي
آزمون هاي حسابرسي شامل 1- آزمون رعايت روش ها و 2- آزمون محتوي مي باشد. تمام اقلام صورت هاي مالي مي بايست اين دو آزمون را دارا باشند.
الف) آزمون رعايت روش ها: ب بررسي روش ها و عمليات انجام شده در خصوص هر يك از اقلام صورت هاي مالي مي پردازد. در حقيقت ساختار كنترل هاي داخلي هر حساب مورد آزمون قرار مي گيرد (رسيدگي عملياتي، بررسي سيستم)
ب) آزمون محتوي: عبارت است از بررسي با محتوا بودن اقلام صورت هاي مالي با توجه به اسناد و مدارك و شواهد موجود در شركت (رسيدگي اثباتي، اثبات مانده)
انواع آزمون هاي حسابرسي براساس مانده اقلام صورت هاي مالي
برحسب آن كه مانده اقلام صور تهاي مالي به صورت 1- تجمعي و يا 2- شناور باشد 2 گونه آزمون براي بررسي اقلام صورت هاي مالي مورد استفاده قرار مي گيرد:
1- آزمون جزئيات: اين آزمون در ارتباط با حسابهاي شناور به كار مي رود (حساب هايي كه مانده آن ها مرتباً افزايش و يا كاهش مي يابند)
2- آزمون تحليلي: اين آزمون در ارتباط با اقلامي مطرح مي شود كه مانده آن ها به صورت شناور باشد در واقع هدف از بررسي آزمون تحليلي، تجزيه و تحليل افزايش و يا كاهش مانده اقلام صورت هاي مالي مي باشد. (تجمعي)
توجه: حساب هايي همچون بدهكاران، بستكانكاران، وجه نقد، حساب م كالا، پ پرداخت ها و … كه مانده آن ها مرتباً در حال تغيير مي باشند. (حسابهاي شناور) از آزمون جزئيات استفاده نموده يعني مي بايست آن ها را از راه ريز آن ها تفكيك نمود و سپس در خصوص هر جزء از اجزاء حسابها روش حسابرسي مربوطه را اعمال نمود.
توجه: در خصوص اقلام تجمعي مانند ح خريد، فروش، بهاي تمام شده كالاي فروخته شده، هزينه ها و در آمدها و … مي بايست آزمون تحليلي را در رابطه با آن ها اعمال نمود يعن ارتباط با هر يك از مانده اين اقلام حسابرس با توجه به اسناد و مدارك داخلي شركت به تجزيه و تحليل بپردازد.
حساب ها و اسناد دريافتني
اين نوع از حساب ها جزء دارائي هاي جاري شركت محسوب شده و مي بايست به بهاي تمام شده در دفاتر ثبت گردند انعكاس حساب ها و اسناد دريافتني در صورت هاي مالي براساس خالص ارزش بازيافتي خواهد بود.
طبقه بندي ح و اسناد دريافتني: در خصوص حساب ها و اسناد دريافتني كه حكايت از مطالبات شركت دارند طبقه بندي هاي زير را متصور مي شويم.
1- فروش كالا و ارائه خدمات بدهكاران تجاري
2- فروش دارئي هاي ثابت بدهكاران غير تجاري
3- پرداخت وام ها بدهكاران غير تجاري (وام ها)
4- پيش پرداخت ها تجاري و غير تجاري (پاپ)
5- خسارت ناشي از دعاوي حقوقي بدهكاران غير تجاري
هر يك از موارد فوق به منظور آن كه جزو مطالبات شركت طبقه بندي شوند 2 شرط مي بايست دارا باشند شرط اول: قبول طلب از طرف گيرنده دارايي، شرط دوم: وجود مدارك و شواهد نزد واگذارنده دارايي (جهت اقامه دعوي در دادگاه)
ب توجه به طبقه بندي فوق حسابرسان مي بايست صورت ريزي از حساب ها و اسناد دريافتني شركت از شركت درخواست نمايند تا به بررسي آن صورت ريز با استفاده از روش هاي حسابرسي بپردازد. پس از دريافت صورت ريز حسابرسان مي بايست اقدام به تهيه كاربرگ هاي رسيدگي بنمايند. (كاربرگ اصلي، فرعي و رسيدگي) در حقيقت در كاربرگ رسيدگي كه شروع كار حسابرسي است حسابرسان ريز اقلام حساب ها و اسناد دريافتني را دارا مي باشند (آزمون جزئيات) حال با توجه به اسناد و مدارك مثبته موجود (نظير فاكتور فروش) و حواله هاي انبار، مجوز هاي مربوطه، رسيد دريافت كالا توسط مشتري و … به بررسي اقلام صورت ريز موجود در كاربرگ رسيدگي با توجه به روش هاي حسابرسي بپردازند

مفاهیم کلیدی:

تحقیق, برنامه, حسابرسی, (, آزمون, های, حسابرسی, )

تحقیق در مورد بهشت و نعمت های آن درقرآن – 20205

کد فایل 20205

عنوان فایل:تحقیق در مورد بهشت و نعمت های آن درقرآن

توضیحات بیشتر:

بهشت و نعمت های آن درقرآن

زیبائی های زنان بهشتی
خداوند متعال در سوره الرحمن زیبائی مراتب بهشتیان و نعمت های متناسب با آن را بیان می کند و در سوره صافات آیات 48 تا 49 در خصوص زنان بهشتی می فرماید: «وَ عِندَهُمْ قَـ’صِرَ ‘ تُ الطَّرْفِ عِینٌ * كَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَكْنُونٌ؛ و در نزد بندگان مخلَصین خدا زنهائی هستند كه چشمان خود را فقط بدانها میاندازند و به دیگری نظر ندارند، و آنان سیاه چشم هستند. و به اندازهای پیكرشان سفید است كه گوئی مانند سپیدی تخم مرغهائی است كه پوستش كنده نشده و محفوظ مانده است».

و در سورة نبأ داریم كه: «وَ كَوَاعِبَ أَتْرَابًا» (آیه 33 سوره نبا). كواعب جمع كاعبة است، و كاعبة دختر نورس را گویند كه هنوز پستانهایش بزرگ نشده و كاملاً نروئیده است بلكه فقط ته گرفته و شروع به رشد كردن نموده است. و أتراب جمع تِرب به معنای مثل و قرین و شبیه است. یعنی حوریّه های بهشتی همه یك سنّ و سال و همه با هم شبیه و نظیر دختران نورس میباشند. و یا آنكه زنهای مؤمن دنیا كه از دنیا میروند همه در بهشت جوان و زیبا و هم سنّ و نیكو روی و نیكو خوی برای شوهران خود هستند.

ما در دو سوره از قرآن بیشتر از سوره های دیگر، وصف بهشت و نعمتهای آن را می بینیم. یكی سوره الرّحمن است كه تنها سوره ای است كه بعد از بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـ’نِ الرَّحِیمِ، به اسمی از اسماء خداوند عزّ وجلّ سوره را شروع میكند. و طبق روایت وارده در «مجمع البیان» از حضرت موسی بن جعفر از پدرانش علیهم السّلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم، عروس قرآن است: (قَالَ: لِكُلِّ شَیْءٍ عَرُوسٌ، وَ عَرُوسُ الْقُرْءَانِ سُورَةُ الرَّحْمَنِ جَلَّ ذِكْرُهُ).

وصف بهشت های دوگانه مخلصین
خداوند متعال پاداش مقام خوف از پروردگار را چنین توصیف می کند: «وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ؛ و از برای كسیكه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است» (الرحمن/46). مراد از خوف از مقام ربّ، عبادت برای خود خداست نه برای كسب بهشت و نه برای ترس از دوزخ. و بنابراین، این آیه راجع به مقرّبین و مُخلَصین است كه عبادتشان فقط برای ذات حضرت حقّ است، و شائبه غیر در آن نیست. و دو بهشت ظاهراً عبارت است از بهشتی كه در اثر جزای عمل داده میشود، و بهشتی كه طبق «وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ» (ق/35) به عنوان زیادی از پاداش عمل، حضرت ربّ العزّة عطا میكند.

«ذَوَاتَآ أَفْنَان؛ آن دو بهشت دارای انواع از میوهها است و یا دارای برگها و شاخه هائی است» (آیه 48 سوره الرحمن) چون ذَوَاتَا تثنیة ذَات است كه نونش به اضافه ساقط شده. و أَفْنَانٍ یا جمع فَنّ است به معنای نوع، و یا جمع فَنَن است كه به معنای شاخه است. «فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ؛ در آن دو بهشت دو چشمهای است كه جاری است» (آِیه 50 سوره الرحمن).

«فِیهِمَا مِن كُلِّ فَـ’كِهَةٍ زَوْجَان؛ در آن دو بهشت از هر نوع میوهای یك جفت است» (آِیه 52 سوره الرحمن). یك میوه ای كه در دنیا بوده و بهشتیان آنرا از قبل می شناخته اند، و یك میوه ای كه در آنجاست و هنوز آنرا ندیده اند و حالا بدان دست می یابند.

«مُتَّكِـِینَ عَلَی’ فُرُشِ بَطَآنءِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَی الْجَنَّتَیْنِ دَان؛ تكیه زنندگانند بر فرشهائی كه داخل آنها از حریر ضخیم است، و میوه چیده شونده آن دو بهشت نزدیك و در دسترس است» (آِیه 54 سوره الرحمن). فُرُش جمع فِراش است، و فراش به چیزی گویند كه مفروش كنند و روی آن بنشینند و یا تكیه زنند. بَطائِن جمع بِطانَة است، و بِطانه به لباس زیرپوش گویند در مقابل ظِهارَة كه به لباسی گویند كه معلوم باشد و روی لباس میپوشند. و إسْتَبْرَق به ابریشم ضخیم گویند. جَنَا یعنی میوة مُجتَنَی: میوهای كه باید چیده شود. و دَانٍ در اصل دانِیٌ بوده است (اسم فاعل از دَنَا یَدْنُو: نزدیك شد) یعنی نزدیك و قریب. و حاصل معنی این میشود كه: آنان تكیه میزنند بر فرشهائی كه داخل آن از ابریشم ضخیم است، تا چه رسد به ظاهر آن كه از ابریشم بسیار بهتر و با ارزشتر است. و میوه های این دو بهشت

مفاهیم کلیدی:

تحقیق, در, مورد, بهشت, و, نعمت, های, آن, درقرآن

تحقیق تاثیر سهمیه بندی بنزین بر سیاست های پولی و مالی – 20237

کد فایل 20237

عنوان فایل:تحقیق تاثیر سهمیه بندی بنزین بر سیاست های پولی و مالی

توضیحات بیشتر:

تاثیر سهمیه بندی بنزین بر سیاست های پولی و مالی
تاثیر سهمیه بندی بنزین بر تورم
اگر افزایش قیمت بنزین همراه با سیاستهای پولی مناسب انجام شود، آثار كمی بر نرخ تورم خواهد داشت، اما زمانی كه مصرف بنزین به صورت سهیمهبندی كنترل میشود، بدان معنی است كه به میزان صرفهجویی در مصرف بنزین، امكان مصرف برای دیگران محدود خواهد شد.
اگر افزایش قیمت بنزین همراه با سیاستهای پولی مناسب انجام شود، آثار كمی بر نرخ تورم خواهد داشت، اما زمانی كه مصرف بنزین به صورت سهیمهبندی كنترل میشود، بدان معنی است كه به میزان صرفهجویی در مصرف بنزین، امكان مصرف برای دیگران محدود خواهد شد و مقدار تولید در فعالیتهایی كه به بنزین مصرف شده در حالت قبلی وابسته بودند، متوقف میشود.
فعالیتهایی كه حمل و نقل در آنها تاثیر زیادی داشته است، قاعدتا در صورتی كه به مقدار بیشتر بنزین دسترسی نداشتهاند، انتظار میرود در این فعالیتها افزایش قیمت ایجاد شود. زمانی كه در مقدار مصرف بنزین خودروهای سواری محدودیت ایجاد شود، میتوان انتظار داشت تقاضا برای حمل و نقل عمومی افزایش یابد، لذا حمل و نقل عمومی با محدودیت مصرف بنزین و محدودیت عرضه خدمات اضافی مواجه باشد، طبیعی است كه قیمت خدمات آن به دلیل انتقال تقاضای مصرف خصوصی به مصرف عمومی با افزایش مواجه شود.
بسیاری از فعالیتهایی كه جابهجایی جزئی از نهادههای تولید آنها بوده است، به میزانی كه محدودیت در جابهجایی در نتیجه اعمال سهمیهبندی بنزین ایجاد شود، میزان عرضه آن كالاها و خدمات نیز با كاهش مواجه خواهد شد و به طور حتم این كاهش عرضه منجر به افزایش قیمتها خواهد بود. این تصور كه سهمیه بندی در مقایسه با افزایش قیمت بنزین فاقد آثار تورمی است، فرضیهای اشتباه است، حتی ممكن است افزایش قیمت بنزین و اعمال یك قیمت واحد در مورد بنزین آثار تورمی بسیار محدودتری در مقایسه با اعمال سهیمه بندی داشته باشد.
منظور از اعمال سیاستهای مناسب پولی كاهش قابل توجه نرخ رشد حجم پول است. در حال حاضر اقتصاد با مشكل بسیار بزرگی مواجه است كه افزایش قابل توجه نقدینگی به شمار میآید. هر اصلاحی كه در ساختار اقتصادی كشور اعمال شود، آثار خود را بصورت تورم نشان خواهد داد. در عین حال زمانی كه سیاستهایی در جهت اصلاح ساختار اقتصادی اعمال میشود باید همراه با آن نرخ رشد نقدینگی نیز كنترل شود.

مفاهیم کلیدی:

تحقیق, تاثیر, سهمیه, بندی, بنزین, بر, سیاست, های, پولی, و, مالی

تحقیق نسبت های مالی تعهدی و نقدی – 20232

کد فایل 20232

عنوان فایل:تحقیق نسبت های مالی تعهدی و نقدی

توضیحات بیشتر:

چیکده
این تحقیق به بررسی بار اطلاعاتی نسبت های مالی تهیه شده برمبنای جریانات نقدی می پردازد . اگر چه هر یک از در روش محتوای اطلا عاتی خاص را ارائه می کند و جایگزینی یک دیگر نمی توانند باشند،لیکن ارائه اناندر کنار یکدیگر تصویری روشن تر از وضعیت عملیاتی ونقد ینگی یک بنگاه اقتصادی را به معرض نمایشمی گذارد در این تحقیق ارتباط و همبستگی میان نسبت های نقدی ونسبتهای سنتی (تعهدی) مورد آزمون قرار می گیرند تا مشخص شود که ای نشانه هایی از وجود بار افزاینده اطلاعاتی در ارقام مورد مطالعه دیده می شود یا خیر. نتایج تحقیق بیانگرآن است که بین نسبت های نقدی وتعهدی همبستگی معنی داری وجود دارد و ارائه انها در کنار یک دیگر تصویری جامع تر از موقعیت یک سازمان ارائه می نماید.

مقدمه

صورتهای مالی ابزار اصلی انتقال اطلاعات حسابداری به افراد خارج از سازمان می باشد.
اقلام ترازنامه وصورت سودوز یان بر مبنای تعهدی اندازه گیری می شود این اقلام اندازه گیری های مفیدی از کار موسسه اطلاعات مناسبی برای پیش بینی فعالیت اتی موسسسه وپرداخت سودهای فراهم می کند .
تردید وجود دارد برای استفاه روشهای حسابداری سنتی برای گزارش گری فعالیت های اقتصادی پیچیده امروز که کفایت لازم را داشته باشد . نسبتهای مالی یکی ا ابزارهای ارزیابی شرکتها توسط سرمایه گذاران وهمچنین ابزاری برای مدیریت واحد تجاری برای ارزیابی مدیریت واحد تجاری است . این نسبتها بر اساس ارقام مندرج در صورتهای مالی سنتی که بر اساس روش حسابداری تعهدی تهیه شده اند محاسبه و استخراج می شوند .
صورتهای مالی سنتی اطلاعاتی در مورد جریانهای نقدی منعکس نمی نماید واین یکی از ضعفهای عمده صورتهای مالی سنتی است . حسابداری تعهدی اصولا پوششی بر جریانهای نقدی واحد تجاری می کشد در چنین شرایطی فرض بر این است که فقدان اطلاعات لازم در خصوص گردش وجه نقد می تواند سبب گمراهی تصمیم گیرندگان شود بسیاری از شرکتها که دارای سودهای هنگفت می باشد .بازهم با چنین شرایطی در پرداخت بدهی خود با مشکل روبه رو هستند .

بیان مسئله

در این تحقیق می خواهیم مشخص کنیم که ایا به کارگیری نسبتهای مالی موجود در سه صورت مالی جریان های نقدی به طور هم زمان جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی مفید تر از به کارگیری جداگانه این نسبتها می باشد . به بیان دیگر ایا افزودن نسبتها استخراج شده از صورتهای جریانهای نقدی به نسبتهای مالی سنتی (ترزنامه سود وزیان )باعث افزایش وبهبود تاثیر اطلاعاتی این نسبتها می شود یا خیر؟

اهمیت موضوع

یکی از پیامدهای سیر تکامل حسابداری استفاده از نسبتهای مالی جهت تجزیه تحلیل صورت های مالی است .یکی از تحولات حسابداری که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته لزوم تهیه ((تهیه صورتهای جریان وجه نقد )) به عنوان یکی از صورتها ی مالی اساسی توسط واحدهای تجاری است. استفاده ازنسبتهای نقدی می تواند در ارزیابی نقدنیگی وتوان پرداخت دیون واحد تجاری نقش زیادی داشته باشد .
توانایی پیش بینی ورشکستگی واحد تجاری هم از دیدگاه سرمایه گذاری خصوصی وهم اجتماعی از انجاکه نشانه اشکاری از تخصیص نادرست منابع است حائز اهمیت می باشد .
یکی هشدار اولیه از احتمال ور شکستگی ، مدیریت و سرمایه گذاران را قادر می سازد تا دست به اقدام پیشگرانه بزنند.
در ایران نیز با توجه به اینکه هیات تدوین استانداردهای حسابداری در چارچوب نظری خود پیشنهاد نموده است که به همراه صورتهای مالی سنتی (ترزنامه و صورت سود و زیان )صورت جریان نقدی جایگزین صورت تغییرات در وضعیت مالی گردد لازم است تحقیقاتی در زمینه محتوای اطلاعاتی نسبت های مبتنی بر جریانهای نقدی صورت می گیرد.
فرضیه

به بررسی ارتباط نسبتهای نقدی وتعهدی بپردازد و مشخص نماید که ایا اطلاعاتی در نسبتهای نقدی وجود دارد که در نسبتهای مالی سنتی موجد نباشد.
در صورتی که پاسخ مثبت باشد مفهوم این نیست که نسبتهای نقدی برنسبتهای مالی سنتی که بر مبنای تعهدی تهیه شده اند برتری دارد ممکن است اطلاعاتی در نسبت های تعهدی وجود داشته باشد که در نسبت های نقدی وجود نداشته باشد .
فرضیه : بین نسبتهای مالی تعهدی ونسبت های مالی نقدی رابطه معنی داری وجود دارد .
متغییرها

الف ترزنامه : یکی از اهداف سیستم اطلاعاتی حسابداری و گزارشهای مالی ارائه اطلاعات درمورد منابع اقتصادی و علایق سهامداران نسبت به منابع واحدهای تجاری در یک تاریخ معین در فواصل زمانی منظم است که اطلاعات لازم را در مورد درائیهای ،بدهیها وحقوق صاحبان سرمایه در پایان هر دوره مالی ارائه می نمایند.
ب. صورت سود وزیان: صورت سود وزیان صورتی است که درامدها وهزینه ها را در یک دوره مالی تلخیص می نماید وابزاری که قدرت سود دهی شرکت را در طول یک دوره زمانی مشخص بیان می کند .
ج.صورت جریان نقدی: سومین جزء مهم صورتهای مالی اساسی صورت جریانهای نقدی می باشد این صورت چگونگی تاثیر فعالیتهای مختلف شرکت ( از نظر عملیاتی ،سرمایه گذارای و تامین مالی )بایستی در کنار استفاده از روش تجزیه تحلیل نسبتهای مبتنی بر ترزنامه وصورت سود وزیان به نسبت های صورت جریانهای نقدی مجموعه ای از نتایج بدست می اید که استفاده کنندگان می توانند با توجه به آن وضعیت مالی شرکت را بهتر مورد بررسی قرار دهند.

مفاهیم کلیدی:

تحقیق, نسبت, های, مالی, تعهدی, و, نقدی

قصه های قرآنی (حكمت سليمان) – 20369

کد فایل 20369

عنوان فایل:قصه های قرآنی (حكمت سليمان)

توضیحات بیشتر:

حكمت سليمان u
داود u بر اريكة سلطنت بني اسرائيل تكيه داشت، و در امور جارية آنان حكومت و تصرف مي كرد، مراقب وحدت كلمة آنان و وضع اقتصاديشان بود، مخاصمان صبح نزدش حاضر شده ماجري و مرافعات خود را بعرضش مي رساندند، و بر مدعاي خود احتجاج
مي كردند، و او ميان آنان بعدل و داد داوري مي كرد.
آن داود u بود، اين هم پسرش سليمان كه هنوز بسن بلوغ نرسيده يعني در سنين يازده سالگي از عمرش جاي پدر را مي گيرد، آري داود u ديگر پيري سالخورده شده همين روزهاست كه مرگ مهلت زندگيش را بآخر رساند، دائماً در فكر قوم و امت خويش است، آيا سرپرستي آنان را به كه واگذار كند، گو اين كه فرزندان بسياري دور او پروانه وار مي گردند، اما سليمان با اين كه خردسال است لكن از جهت علم و حكمت بر همه برتري دارد، و از حيث قيافته هم پخته تر و رسيده تر به نظر مي رسد تيزهوشيش بحد كمال رسيده، و عيناً مانند پيران جهانديده با بصيرت و دور انديشي بامور رسيدگي مي كند.
بهمين جهت از دير زماني او را در مجالس قضاء و داد رسيش شركت مي داد، تا نيروي فكريش قوت يافته، و رأيش محكم گردد، سليمان نيز با علاقة فراواني در مجالس قضاء پدر حاضر مي گشت تا از پدر آرائي محكم فرا گرفته و بعدها در روشني نور آن مشكلات مملكت و دقائق امور را حل كند.
در يكي از مجالس قضاء و دادرسي داود u نشسته و فرزندش سليمان در كنارش قرار گرفته بود، دو نفر متداعي مراجعه كردند، يكي گفت: من زراعتي داشتم كه نزديك بود آنرا درو كنم، و آن چنان بود كه از جهت پر باري چشم هر بيننده اي را خيره مي ساخت، گوسفندان اين مرد در آن افتاد و اين مرد نه قبلاً آن ها را حفظ كرده و زمامشان را بدست چوپاني سپرده بود، و نه وقتي زرع مرا پامال كردند بيرونشان كرد، و در نتيجه زراعت مرا نابود كرده و چيزي از آن باقي نگذاشتند1.
صاحب گوسفند هم گفته او را انكار نكرد، و عليه او دليلي نياورد، و معلوم است كه داود u بنفع صاحب زرع حكم كرد و قضيه خاتمه يافت.
حكم داود u اين بود كه صاحب زرع گوسفندان طرف دعوي را كه برابر با خسارت زراعتست بعنوان تقاص از زرعش، بجرم اين كه شبانه گوسفندان خود را بدون چوپان رها كرده بگيرد.
اما كودك خردسالش سليمان كه خدايش علم و حكمتي داده و از آغاز اين مرافعه دقيقاً در آن فكر مي كرد، ناگهان از جاي برخاست، و مهر سكوت را شكسته و در مقام خورده گيري بر آمده گفت: غير اين حكم، حكم ديگري است عالي تر و عادلانه تر2.
مراجعه كنندگان از جرأت اين كودك به شگفت در آمدند سكوت كردند تا ببينند دنبالة حرفش چيست، سليمان سپس گفت: گوسفندان را بايد بصاحبان زراعت داد تا از شير و پشم و نتايج آن ها استفاده كنند، و زراعت را بصاحبان گوسفند سپرد تا مسترد دارند، و هر يك بسر وقت ملك و مال خود برود، اين حكم نه باعث خسارت و ضرر يكي از دو طرف دعوي است، و نه ماية درآمد و غنيمت طرف ديگر، و بعدالت و انصاف نزديك تر است، از همين جا نبوغ و فوق العادگي سليمان ظاهر شد، و همه فهميدند كه او جانشين پدر خواهد گرديد.

سليمان u و بلقيس
سليمان بن داود u تصميم گرفت بيت المقدس را در شام بنا كند، تا وسائل عبادت را آسان كرده و با اين عمل بسوي خدا تقرب جويد، با همتي چون كوه دست بكار شد و بسرعت هر چه تمامتر پي ريزي آنرا تمام و سپس به بناي آن پرداخت و بنائي شامخ بالا برد1، وقتي از اين كار بپرداخت دلش آسوده گشت، ولكن آرزوي ديگري باز دلش را مشغول مي ساخت، و آن زيارت خانه خدا و اداي فريضة حج بود بايد با جمعيتي انبوه اين كار را هم انجام دهد.
سليمان u بقصد حرم كعبه خيمه بيرون زد، و پس از رسيدن بآنجا مدتي اقامت گزيد، وقتي نذرش را بپايان رسانيد، بار سفر بسوي سرزمين يمن بربست، و بشهر صنعا در آمد، تصميم گرفت در آن سرزمين آبي جاري سازد، همة پستي ها و بلندي ها را وارسي كرد، اثري از آب نديد، و از اين جهت ناراحت شد.
«و تفقّد الطير فقال ما لي لا أري الهدهد أم كان من الغائبين لا عذَّ بنّه عذاباً شديداً أو لأذبحنّه أو ليأتينّي بسلطان مبين»2
در ميان پرندگان بجستجوي هدهد در آمد تا او وي را بآب راهنمائي كند، و بگويد در زير چه قسمت از زمين و در عمق چند متري آب هست، ولكن از او هم خبري نيافت، و معلوم شد كه او غيبت كرده، سوگند ياد كرد كه او را شكنجه داده و يا سر از بدنش جدا كند، مگر اين كه عذر موجهي بياورد.
اما غيبت هدهد خيلي طول نكشيد، چيزي نگذشت كه برگشت و سر و دم خود را بعنوان احترام و تواضع در برابر مولايش پائين گرفته بحضور آمد، آمد تا آن خيالهايي كه مولايش درباره او كرده و آن تصميم هاي بدي كه درباره اش اتخاذ كرده بود از دلش بيرون كند، نزديك آمده و اندكي تأمل كرده گفت: من بچيزي اطلاع پيدا كردم كه تا كنون تو از آن بي خبر بودي، و قوا و وسائلي كه در اختيار تو است بدان راه نيافته است.
«فكمث غير بعيد و قال أحطت بمالم تحط به وجئتك من سبأ بنباء يقين»
اين مژده خشم و حدت سليمان را فرو نشاند و با عجله هر چه تمامتر خواست تا بفهمد خبر تازة او چيست، لذا تأكيد كرد بگو ببينم چه خبر آورده اي، و در اين مدت كجا بودي؟ هدهد گفت:
«إنّي وجدت امرأة تملكهم و اوتيت من كلَّ شئ و لها عرش عظيم، وجدتها و قومها يسجدون للشمس من دون الله و زيّن لهم الشيطان أعمالهم فصدَّهم عن السبيل فهم لا يهتدون»3
«من در سرزمين سبا زني را ديدم كه بر مردم آن سرزمين سلطنت مي كرد، و از نعمت آنچه را تصور شود دارا بود، و تخت سلطنتي بزرگي داشت، اما صد حيف كه شيطان در رگ و پوست او و قومش رخنه يافته و در چشم و گوش ايشا دميده بود، و همه را از راه راست منحرف ساخته، چه من او و مردمش را ديدم كه خدا را گذاشته و براي آفتاب سجده مي كردند، و از اين قسمت خيلي ناراحت و در شگفت شدم، فكر كردم هيچ ملتي بقدر آنان سزاوارتر به پرستش خدا نيست با آن همه نعمت و قوت و شوكت كه خدا بايشان ارزاني داشته آن ها چرا بايد آفتاب پرست باشند، و براي خدايي كه عالم بضمائر است و جز او معبودي نيست و صاحب عرش عظيم است سجده نكنند؟
سليمان از شنيدن اين خبر دحشت كرد، و مي خواست باور نكند، اما گفتار هدهد را هم رد نكرد بلكه در جوابش گفت:
«سننظر أصدقت أم كنت من الكاذبي. إذهب بكتابي هذا فألقه إليهم ثمَّ تولَّ عنهم فانظر ماذا يرجعون».
باش تا دربارة اين خبر تحقيق كنيم آيا راست است يا دروغ، و اگر همين طور است كه تو مي گويي اين نامة من، بردار و آن را در قصر بلقيس بينداز، و خودت از دور تماشا كن ببين چه عكس العملي از خود نشان داده و چه مي گويند4.
هدهد نامة سليمان u را برداشته و بسوي كشور بلقيس پرواز كرد و پس از رسيدن، نامه را در قصر وي واقع در «مأرب» بود پيش وي بزمين انداخت و خود بكناري رفت، بلقيس نامه را گشود ديد نوشته است: «اين نامه ايست از سليمان، مي گويد: بسم الله الرحمن الرحيم، در مقام بلند پروازي و ستيزيدن با من برنخيزيد و از در سلم نزد من آئيد».
ملكة سبا بزرگان و وزراي خود را جمع كرده و خبر نامه را اعلام داشت و برايشان قرائت نمود آنگاه بمشورت پرداخت تا هم رأي آنان را بدست آورده و هم از فكر ايشان كمك بگيرد5، چون بفكر آنان اعتماد داشت، وزراي وي گفتند:
«نحن اولوا قوَّة و الوا بأس شديد و الأمر إليك فانظري ماذا تأمرين».
«ما مردان جنگي و جنگنده ايم» و البته در اين مورد تجربياتي داريم، و اما در امور سياسي ما هيچ گونه اطلاع و تخصصي نداشته و بهمين جهت رأيي هم نداريم، و لذا مي بيني كه تدبير تمامي شئون كشور را بتو واگذار كرده ايم «اختيار با تو است تو خود فكر كن هر چه صلاح ديدي همان را انجام ده» ما در اختيار تو و گوش بفرمان توايم.
ملكه سبا از گفتار وزرا چنين فهميد كه ميل دارند تهديد سليمان را با شمشير و از راه دفاع جواب دهند، لذا در پاسخشان رأي آنان ار سست دانسته و اظهار داشت: صلح از جنگ بهتر است، و آدم عاقل گرهي را كه با دست باز مي شود دندان خود را بيهوده آزار نمي دهد آنگاه چنين استدلال كرد: «إنَّ الملوك إذا دخلوا قرية أفسدوها» پادشاهان وقتي بقريه اي دست يابند و داخل آن شوند آن قريه را ويران ساخته رونق و طراوتش را از بين مي بردند، عزيزان را ذليل ساخته مالك الرّقاب مردمش مي شوند، با آنان بطور استبداد رفتار خواهند كرد، تا بوده رسم و عادت پادشاهان دنيا چنين بوده. «و إنّي مرسلة إليهم بهدية فناظرة بم يرجع المرسلون».
لذا من هديه اي پر بها و هر چه گرانقيمت تر فراهم مي كنم و آن را براي سليمان مي فرستم، و استقلال و تماميت اراضي كشورم را با آن مصالحه مي كنم، و يا حداقل معلوم مي سازم كه او دربارة ما چه تصميمي دارد و از راه مبارزه ما با او چگونه است.
آنگاه اشياء گرانبهايي جمع آوري كرده و آن را با محترم ترين افراد كشورش نزد سليمان فرستاد، قبل از اين كه فرستادگان بلقيس برسند هدهد خود را رسانيده آنچه را شنيده بود بعرض رسانيد، سليمان بجن دستور داد تا يكي از بناهاي عجيبش را زينت داده و بصورتي در آوردند كه دل هر بيننده را لرزان و چشم ها را خير مي ساخت.
فرستادگان بلقيس وقتي رسيده و آن قصر را ديدند مبهوت شده و از گفتار باز ماندند سليمان با خلقي خوش خير مقدم گفت، و اظهار داشت كه از زيارتشان خرسند است، آنگاه پرسيد چه كار داشتيد، و مقصودتان چه بوده و چه آورده ايد، فرستادگان با كمال احترام نزديك رفته، و هداياي بلقيس را تقديم داشتند تا شايد سليمان اين پيغمبر بزرگوار هدايايشان را پذيرفته و بر سر صلح و سازش آيد.
سليمان از قبول آن تعفف ورزيد، و با لحن خاصي معذرت خواست6 و بفرستاده مخصوص ملكة سبا گفت: «إرجع إليهم فلنا تينّهم بجنود لا قبل لهم بها و لنخرجنّهم منها أذلّة و هم صاغرون» بسوي بلقيس باز گرد و اين هدايا را هم با خود برگردان، و بگو كه خداوند بمن رزقي واسع و عيشي خوش ارزاني داشته و ملك و نبوتم داده و چيزهايي عطا كرده كه به احدي از مردم عالم نداده است، و مثل من كسي، چرا بايد بخاطر هديه اي از گفتن حق سكوت كند، و يا مانند يك دنيا از طلا هم او را از نشر دعوتش باز بدارد؟!
اين شمائيد كه جز ظاهر زندگي مادي سعادت ديگري را سراغ نداشته، و در نتيجه اين هدايا بنظرتان جلوه مي كند، تو اكنون اي فرستادة بلقيس بسوي سبا باز گرد و منتظر باش كه ما با لشكري بسر وقتشان خواهيم آمد كه بهيچ وجه طاقت هماوردي آنرا نداشته باشند، و بزودي ايشان را از سرزمين سبا با خواري هر چه تمامتر بيرون مي كنم، و ملك سلطنت و عزتشان را از بين مي برم.
فرستادة مخصوص بلقيس با همراهانش بازگشته آنچه ديده و شنيده بودند باز گفتند، بلقيس گفت: گويا چاره اي جز اطاعت و پذيرفتن دعوتش نداريم، و اكنون كه حال چنين است پس چه بهتر كه قبل از آن كه او بسوي ما لشكر بكشد ما بنزدش شده و قبولي خود را اعلام داريم، اين بگفت و با قومش بسوي سليمان حركت كرد.
سليمان u چون شنيد مردم سبا مي آيند بعده اي از ديوان كه مسخر دربارش بودند گفت: كدام يك از شما مي توانيد قبل از رسيدن مردم سبا تخت بلقيس را برايم بياوريد، عفريتي از اجنه گفت: من آنرا تا قبل از آن كه از اين مجلس برخيزي حاضر مي كنم، و من نيروي اين كار را داشته و بر آن امينم، مرد ديگري كه خدايش علم و حكمت داده بود گفت: من آنرا قبل از آن كه چشم بگرداني حاضر مي سازم.
«قال الّذي عنده علم من الكتاب أنا آتيك به قبل أن يرتدَّ إليك طرفك. فلمّا رآه مستقرا عنده قال هذا من فضل ربّي ليبلوني ءأشكرأم أكفر».
پس سليمان گفت با لشكر عيان تخت او را حاضر آريد اين زمان
گفت آصـف من باسم اعظمش حاضـر آرم پيش تو در يكدمـش
حاضر آمد تخت بلقـيس آنزمان ليك ز آصـف نه از فن عفريتيان
گفت عفريتي كه تختـش را بفن حاضر آرم تا تو زين بيرون شدن
گر چه عفريت اوسـتاد سحر بود ليك آن از نفخ آصـف رو نمود
گفت حمد الله بدين و صد چنين كه بديد ستـم ز رب العالمين
سليمان بمحض آن كه اراده كرد تخت بلقيس را نزد خود بياورد معجزه آسا آنرا نزد خويش حاضر يافت و گفت: «اين فضل پروردگار من است، يك نعمت از نعمت هايي است كه او بر من ارزاني داشته تا مرا بيازمايد، آيا شكر نعمتش بجا مي آورم و يا كفران مي ورزم».
آري كسي كه خدايش نعمت خوبي ارزاني داشته، و او با دلي كه از هر عيب پاك باشد خود كند در حقيقت براي خود و بنفع خود شكر كرده، چون فوائد و منافع شكر باز بخود او عايدمي شود، همچنانكه اگر كسي نعمت پروردگار خود را كفران كند، و آن را با دلي ناپاك و روحي پليد تلقي نمايد ضرر كفرانش بخودش بازخواهد گشت و از كساني مي شود كه در آخرت از زيانكارانند، و گرنه خدا از همة عالميان بي نياز است.
سليمان وقتي تخت بلقيس را نزد خود حاضر ديد گفت: «نكّروا لها عرشها ننظر أتهتدي أم تكون من الّذين لا يهتدون». آنرا غير آن طوري كه در قصر وي بكار رفته بود كار گذاريد، به ببينم هنگامي كه آنرا مي بيند مي فهمد تخت خود اوست يا نه (و بدين وسيله هوش او را بيازمائيم)7
بلقيس با جمعيتش رسيدند، شخصي باو گفت: «أهكذا عرشك» تخت تو هم مثل اين تخت بود؟ بلقيس از طرفي فكر كرد كه تخت خود را در شهر سبا گذاشت و آمد، و از طرفي ديد تام علامت ها و ظرافت كاري هاي تختش در اين تخت نيز هست، متحير گشته و از اين امر عجيب و شگرف دهشت كرد آنگاه بيش از يك كلمه نگفت «قالت كأنه هو و اوتينا العلم من قبلها و كنّا مسلمين»: «مثل اين كه خود آن است، و ما را قبلاً علم بقدرت الهي و نبوت سليمان داده اند» و لكن چون سابقة كفر و عبادت غير خدا را داشت. دوباره با فكري پريشان و دلي واله و سرگردان ايستاد. «و صدّها ما كانت تعبد من دون الله إنّها كانت من قوم كافرين».
سليمان قبلاً دستور داده بود كاخي از بلور سفيد ساخته بودند، بلقيس را براي پذيرائي بدانجا فرستاد، بلقيس چون بدانجا شد پنداشت آب فراواني است لباس خود را بالا زد، ولي وقتي وارد شد گفت: اين كاخ باين عظمت همه از شيشه است آنگاه گفت «ربِّ إنّي ظلمت نفسي و أسلمت مع سليمان لله ربَّ العالمين» يعني پروردگارا من از دير زماني از بندگي تو سرپيچيده روزگار درازي از رحمتت غافل و گمراه بودم، چه ستمي بنفس خود كردم و او را از نور تو و رحمتت محروم ساختم، اينك با سليمان در برابرت تسليم مي شوم و خالصانه بسوي اطاعتت مي گرايم و تو ارحم الراحميني.
سليمان بر اريكة سلطنت تكيه كرد، و خدايش ملكي عريض و جاهي وسيع به وي ارزاني داشت، تا آنجا كه باد مسخر او بود اجراء كننده مشيت و رأي وي شد، خداوند زبان مرغان را باو بياموخت، و او از آواز هر مرغي خواسته اش را مي فهميد، و از همين راه خبرها بدست مي آورد، و از موهبات خدائيش استفاده مي برد.
چشمه اي را از مس گداخته برايش جاري ساخت، كه از شكم زمين برايش بيرون مي ريخت، و ديوان صنعتگرش از آن مس هر چه مي خواست مي ساختند، آري از طايفه جن جمعي را مسخر وي كرد تا هر چه بخواهد از غرفه ها و مجسمه ها و ديگاي بزرگ

مفاهیم کلیدی:

قصه, های, قرآنی, (حكمت, سليمان)

معاد شناسی در آموزه های پیامبران – 20437

کد فایل 20437

عنوان فایل:معاد شناسی در آموزه های پیامبران

توضیحات بیشتر:

ظهور و سقوط فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس

¤ بهروز دانشور
تاريخ آموزه هاي بسياري دارد. به تعبير حضرت امام خميني تاريخ معلم انسانهاست از اين رو خداوند در قرآن مجيد به دفعات از شرح احوال گذشتگان به منظور عبرت آموزي و هدايت انسانها سخن به ميان آورده است. از جمله در سوره آل عمران آيه 137 آمده است: «قد خلت من قبلكم سنن فسيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبه المكذبين» پيش از شما سنت هايي وجود داشت كه هر قوم طبق اعمال خود سرنوشت هايي داشتند كه شما نيز همانند آن را داريد پس در روي زمين گردش كنيد و مشاهده كنيد عاقبت تكذيب كنندگان آيات خداوند چگونه بود.
بر مسلمانان است كه از تاريخ گذشته خود پند بگيرند و از آن عبرت بياموزند تا دوباره به سرنوشت گذشتگان دچار نشوند. از اين جهت تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس بسيار خواندني ومفيد است. در نوشتار حاضر ضمن بررسي ابعاد گوناگون فرهنگ وتمدن اسلامي اندلس آسيب شناسي و علل افول خورشيد تابناك آن تمدن نيز مطرح خواهدشد.
موقعيت جغرافيايي اسپانيا
اسپانيا يكي از مراكز مهم انتقال تمدن اسلامي به اروپا و همچنين پل ارتباطي ميان شرق و غرب در زمينه هاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي در طول مدت 800 سال بوده است. اين كشور در جنوب غرب اروپا با كشور ديگر يعني پرتغال شبه جزيره ايبري را تشكيل مي دهند.
ورود مسلمانان به اندلس
درسال 89 هـ.ق وليدابن عبدالملك خليفه اموي موسي ابن نصير را به حكومت آفريقيه (شمال آفريقا) منصوب كرد.
در ادامه فتوحات مسلمانان در قرن هفتم و هشتم ميلادي در شمال آفريقا با توجه به زمينه هاي سياسي اجتماعي و اقتصادي و از جمله كاهش بارندگي و خشكسالي و نيز اختلافات داخلي بربرهاي تازه مسلمان شده آن منطقه در صدد برآمدند با كشف مناطق جديد و تصرف آن مشكلات خود را تا حدودي حل نمايند. درهمين ايام اطلاعات و گزارشاتي از ثروت و اقتصاد اسپانيا و خاك حاصلخيز آن به دست مسلمانان رسيد و آنان وادار به تسخير اسپانيا شدند.
اوضاع داخلي اسپانيا از جمله بي عدالتي هاي اجتماعي و فاصله طبقاتي كه در يك طبقه عده اي از ويزيگوتها و اشراف محلي و كشيشان كليسا در رفاه و آسايش كامل بوده و طبقه ديگر يعني كشاورزان وابسته به زمين و غلامان و بردگان در رنج و مشقت بودند زمينه را براي دخالت يك نيروي خارجي فراهم ساخت. با توجه به زمينه هاي يادشده درسال 92هـ.ق در زمان خلافت وليد اول سپاهي مركب از عربها و بربرها به قصد فتح اسپانيا اعزام شدند. طارق سپاهيان خود را كه از تنگه ميان مراكش و اسپانيا عبور داد و از آن تاريخ به بعد اين تنگه به نام جبل الطارق ناميده شد.
طارق هنگامي كه وارد اسپانيا شد كه «رودريك» يا «آذرنيوگ» پادشاه آن سرزمين مشغول فرونشاندن شورش هاي داخلي كشور خود بود. رودريك با شنيدن خبر حمله مسلمانان به پايتخت بازگشت و به جنگ با مسلمانان پرداخت اما لشكر رودريك شكست خورد و خود نيز به روايتي كشته شد.
تاريخ اسپانياي اسلامي در اين زمان يعني از ورود طارق ابن زياد به اندلس درسال92هـ.ق تا 897هـ.ق كه آخرين بازمانده هاي مسلمانان از اسپانيا اخراج شدند به طور خلاصه به چند دوره به شرح زير تقسيم مي شود.
1-ازسال 92 تا 138هـ.ق فتح اسپانيا توسط طارق ابن زياد تا روي كارآمدن امويان اندلس
2- ازسال 138 تا 422هـ.ق حكومت امويان اندلس
3- ازسال 422تا 479 دوره ملوك الطوايفي
4- ازسال 479تا 543دوره حكومت مرابطون
5- ازسال 543 تا 632 دوره حكومت موحدون
6- از سال 632 تا 897 حكومت خاندان بني نصر يعني ازسقوط موحدون تا حاكميت مسيحيان بر كل اسپانيا
شكوه تمدن اسلامي اندلس
اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور آن تمدن اروپا را نوراني ساخته بوده علم و ادب و صنعت فقط در همين سرزمين اروپاي رونق داشت و از همين رهگذر بود كه علوم رياضي- فلكي- گياه شناسي – تاريخ- فلسفه و قانونگذاري در اسپانياي اسلامي تكميل شد و به بار نشست.
جالب است بدانيم كه اين تحول وپيشرفت زماني بود كه اروپا گرفتار دوره ركود علمي قرون وسطي بود و از ناداني و جهالت رنج مي برد.
دراين هشت قرن با برنامه ريزي و ساماندهي در زمينه هاي مختلف مسلمين به پيشرفتهايي عظيم دست يافتند. از جمله با ايجاد مدارس رايگان، همگاني كردن آموزش و ترويج فرهنگ و علم دوستي و دانش پژوهي در اندلس بزرگاني در ميدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه هايي را به جهان بشريت عرضه كردند.
در پزشكي با ظهور افرادي مانند علي ابن عباس، زهراوي، باهلي، ابن زهره بدان پايه از تخصص علمي رسيدند كه جراحيهاي دقيق چشم را انجام مي دادند.
معماري و شهرسازي
در زمينه معماري و شهرسازي مطابق با اصول فني و مهندسي، مهندسان مسلمان در معماري به قله هاي رفيع اين دانش دست يافتند و چنان آثار ماندگاري از خود به جاي گذاشتند كه امروزه بيش از 45ميليون نفر جهانگرد سالانه از اين آثار بازديد مي كنند.(1)
از جمله آثار معماري اندلس كه مي توان به آن اشاره كرد مسجد جامع شهر قرطبه است كه از شاهكارهاي معماري جهان است. مسجدي با 4868مترمربع فضاي سرپوشيده و باز با 1293عدد ستون كه ارتفاع آنها گاهي به 9متر مي رسد و در همان حال قطر ستونها حدود 25سانتيمتر است. در حاليكه در همان زمان ماهرترين مهندسان براي پيشگيري از سقوط احتمالي چنين سقف هاي بلندي، قطر پايه هاي سنگي ساختمان را كمتر از چهارمتر قرارنمي دادند.(2)
اين موضوع حكايت از توانمنديهاي فني و مهندسي معماران وقت دارد.
در توصيف شهر قرطبه سياحان و جهانگردان مطالب متنوعي مطرح نمودند از جمله جان دراپر در توصيف شهرسازي و زيباسازي شهر قرطبه پايتخت اندلس مي نويسد هفتصد سال بعد از اين تاريخ يعني بعد از شكوه اندلس حتي يك چراغ در راههاي عمومي لندن و پاريس وجود نداشت و قرنها بعد از آن تاريخ افراد پياده در شهرهاي لندن و پاريس تا قوزك پا در گل فرومي رفتند.(3)
تأليفات در زمينه كشاورزي
در نهضت ترجمه تعداد رسالاتي از ديوكريتوس، ارسطو و… در زمينه كشاورزي به عربي ترجمه شد. نخستين تأليفات كشاورزي جهان اسلام توسط يوحنا ابن ماسويه- حنين ابن اسحاق و جابرابن حيان صورت گرفت. در اوايل قرن چهارم هجري كتاب الفلاحه النبظيه توسط ابن وحشيه تأليف شد.
در قرن چهارم و پنجم رسالات زيادي توسط علما و دانشمندان اندلس تأليف شد:
از جمله كتاب الانوارء تأليف ابواسحاق قرطبي- كتاب الفلاحه نوشته ابوالقاسم زهراي جراح و پزشك معروف- كتاب المقنع از ابوبكر عمرابن حجاج اشبيلي- ديوان الفلاحه و كتاب القصد و البيان از عبداله ابن بصال
كتاب ديگر المغني في الادويه المفرده و الجامع لمفردات الادويه والاغذيه نوشته ابوعبداله احمد ابن بيطار متولد شهر مالقه اندلس، لازم به يادآوري است شهرت ابوعبداله احمد ابن بيطار بيشتر به داروشناسي مي باشد.(4)
به طور كلي توجه و عنايت امويان اندلس به كشاورزي آن چنان زياد بود كه تقويم خاصي براي آن ترتيب داده بودند و به تقويم قرطبي معروف شد. اين تقويم طريقه و موسم كشت گياهان مختلف را شرح داده بود به نظر برخي از محققين، ملتهاي ديگر نيز تقويم زراعي را به تقليد از امويان اندلس فراهم كردند.(5) موضوعي كه در دنياي امروز با عنوان سال زراعي از آن ياد مي شود.
مسلمانان اسپانيا علاوه بر تجارب شخصي خويش در باب كشاورزي مانند ساير علوم از تجربيات علمي و عملي چند صدساله مالك شرقي بهره فراواني بردند آنها فن و روش آبياري مرسوم در سرزمين هاي خلاف شرقي را در سيستم آبياري خود به كار گرفتند. حفر قنوات، ايجاد ناعور و استفاده از دولاب از جمله روش هاي معمول در مصر و شام و ايران براي بيرون آوردن آبهاي نهفته در زير زمين بود كه مورد استفاده مسلمين اندلس در آبياري زمين هاي كشاورزي و مصارف شهري قرارگرفت.(6)
استفاده از روشهاي فوق زماني بود كه كشاورزي در اندلس قبل از ورود مسلمانان به آن ناحيه به صورت ابتدايي و ديمي انجام مي گرفت. نظام حاكم بر زراعت آن سرزمين هم نظام فئودالي بود و كشاورز كمتر از آن دسترنج خود استفاده مي كرد.
اما با آمدن مسلمانان سيستم فئودالي كه خاص جوامع غربي بود برداشته شد و شيوه زمين داري شرقي رايج شد و در زمينه كشت گياهان و آبياري زمين ها تغيير و تحول عميقي صورت گرفت.
مهار آبها و سدسازي
سدسازي كه از جمله روش هاي تهيه آب براي مصارف خانگي و كشاورزي در ممالك شرقي بود به وسيله مسلمانان اسپانيا در شبه جزيره ايبريا اقتباس شد.
بهترين سندي كه مي توان درمرد تاثير روشهاي آبياري مسلمانان مشرق زمين درنوع آبياري اسپانيا ارائه داد تعداد زيادي از لغات اسپانيايي در فن آبياري است كه مشتق از زبان عربي است.(7)
صنايع
قبل از ورود مسلمانان به اسپانيا تا دوره امويان اندلس اين كشور از رشد چنداني برخوردار نبود. تثبيت حكومت امويان اندلس و حمايت آنها از صنعتگران و هنرمندان مسلمان از يك سو و داد وستد مردم آن كشور با مسلمانان شمال آفريقا از سوي ديگر تحولي عظيم در صنعت اندلس ايجاد كرد و باعث شكوفايي اقتصاد اندلس شد. به نحوي كه اثرات آن از مرز اسپانيا گذشت و به ديگر مناطق اروپا راه يافت.
دراينجا برخي صنايع مسلمان اندلس را معرفي مي نماييم.
الف: صنعت شيشه:
دراكثر شهرهاي اندلس شيشه توليد مي شد، اما اين صنعت درشهر بالغه به مراتب از رشد بيشتري برخوردار بود، از دانشمندان معروف آن عصر عباس ابن فرناس بود كه اختراعات بسيار زيادي را به ويژه در زمينه شيشه سازي به وي نسبت مي دهند. مي گويند وي نخستين كسي بود كه ساخت شيشه را از سنگ اختراع كرد. (8)
ب: سفال گري و كاشيكاري:
ازديگر صنايع كه در اندلس اسلامي رايج بود صنعت سفالگري و كاشيكاري است. اين صنعت در اسپانياي اسلامي از چنان اهميتي برخوردار بود كه توجه ابن بطوطه را به خود جلب كرد.
ابن بطوطه كه قرن هشتم هجري مصادف با چهاردهم ميلادي صنايع مسلمانان اندلس را ديده است مي گويد: درشهر مالقه ظرفهاي چيني، مذهب« زرنگاري» بسيار عالي مي سازند و آنها را به كشورهاي دور دست صادر مي نمايند.(9)
پ:نساجي و پارچه بافي:
مسلمانان اندلس در امر صنعت نساجي و پارچه بافي به پيشرفتهاي زيادي نائل آمدند به طوري كه فيليپ حتي به ستايش و تمجيد آنها در صنعت نساجي مي پردازد و مي گويد:
مسلمان اندلس در قرون وسطي علمداران صنعت پارچه و حريرجهان به شمار مي آمدند. (10)
دو مسئله عمده سبب رونق نساجي و پارچه بافي در اندلس شد: 1-بالا رفتن رفاه و آسايش عمومي مردم اندلس 2- گسترش تجارت و بازرگاني اين كشور با اقصي نقاط عالم، اين دو موضوع باعث گرديد تا كميت و كيفيت محصولات نساجي پيشرفت كند.
از مراكز مهم پارچه بافي اندلس شهر قرطبه پايتخت آن كشور بود كه حدود 1300 بافنده داشت و در اواسط قرن چهارم هجري بيش از دويست كارگاه ريسندگي و بافندگي دراطراف اين شهر مشغول فعاليت بودند.
ت: صنعت كاغذ
با عنايت به اهميت تاريخي صنعت كاغذ و به دليل ارتباط نزديك آن با هرنوع تحقيق و پژوهش نگاهي گذرا به جايگاه اين صنعت درتمدن اسلامي و سير مراحل تاريخي آن مي اندازيم:
درحقيقت بايد گفت اختراع كاغذ يكي از پديده هاي مهم جهان بشريت بود كه تحول و جهش عظيمي در مسير تاريخ انسان ايجاد كرد و موجبات پيشرفت جامعه را فراهم نمود. نقش كاغذ درتكامل فرهنگ يك جامعه امري مسلم و روشن است.
ويل دورانت اختراع كاغذ را يكي از اركان تمدن دانسته است. (11)
ظاهراً نخستين قومي كه كاغذ را اختراع كردند چيني ها بودند و درسال 134هجري قمري جنگ سختي بين چيني ها و مسلمانان خراسان روي داد كه مسلمانان پيروز شدند بعد از اين پيروزي مسلمانان را طريق صنعتگران چيني با اين صنعت آشنا شدند.
ابن نديم در اين باره مي نويسد:«گويند كارگران چيني كاغذ را درخراسان همانند كاغذ چيني مي ساختند.»
او همچنين از شش نوع كاغذ كه در قرن چهارم هجري كه در اقصي نقاط امپراطوري اسلامي توليد مي شد سخن مي گويد و اسامي آنها را چنين ذكر مي كند:
كاغذ خراساني، ديلماني، طحي، نوحي، جعفري، فرعوني و طاهري (12)
مسلمانان اندلس درفن كاغذ سازي نيز همچون صنايع ديگر مهارت خوبي پيدا كردند.
آنها از اسلاف خود درسرزمين مشرق فنون تهيه و تكثير انواع كاغذها را آموخته و در منطقه خويش رايج كردند.
منابع اسلامي معروف ترين مركز كاغذ سازي اندلس را در شهر شاطبه دانسته اند.
ادريس درباره نوع كاغذ اين شهر گفته است كه: درشهر شاطبه اندلس بهترين كاغذ عالم را مي ساختند و به شرق و غرب برده مي شد. (13)
بعد از اينكه اين صنعت دراندلس رونق گرفت از طريق همين كشور به اروپا نيز سرايت كرد و در آنجا هم به تقليد از مسلمانان اندلس كارخانه هاي كاغذ سازي تاسيس شد.
فيليپ حتي در مورد نقش مسلمانان مالك اسلامي بويژه مسلمين اندلس در توسعه و تكامل صنعت كاغذ و نتايج آن در اروپا مي گويد:
«اگر كاغذسازي يعني سودمندترين چيزي كه مسلمانان به اروپا داده اند در اندلس نبود جمع آوري كتاب ميسر نمي شد، اگر كاغذ نبود چاپ با حروف جدا ميسر نمي شد و اگر كاغذ و چاپ نبود تعليمات عمومي چنانچه امروز هست در اروپا رواج نمي يافت.(14)
آسيب شناسي تمدن اسلامي اندلس
هر مسلمان بيداردلي با نگاهي به تمدن باشكوه اندلس از خود مي پرسد. چرا اندلس از اوج قدرت، عظمت و شكوه به ذلت و خواري كشيده شد. علت انحطاط تمدن اسلامي اندلس چه بود. دلايل آنرا دركجا بايد جستجو كرد. آيا گردش روزگار چنين است يا نتيجه اعمال؟
از جستجو و تفحص در متون تاريخي مي توان دو عامل را به عنوان آسيب هاي جدي و اساسي فرهنگ و تمدن اسلامي اندلس برشمرد كه عبارتند از:
الف: اختلاف و تفرقه:
يكي از اركان مهم ثبات، امنيت و پيشرفت هر جامعه وحدت است. در طول تاريخ مردمي بر مشكلات و گرفتاريها فائق آمدند كه بر محور اتحاد گرد آمدند. اگر مسلمانان موفق شدند كه سريع و برق آسا شبه جزيره ايبري را فتح نمايند در سايه وحدت بوده است. از اين رو خداوند متعال در قرآن مجيد به اين نكته اساسي در حيات جامعه اشاره نموده است: واعتصمو بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا(15)
همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد و متفرق نشويد. همانطور كه وحدت مايه ثبات است اختلاف و تفرقه سبب ناامني و عقب ماندگي است.
مهمترين علت شكست حكومت اسلامي اندلس اختلاف و دشمني ديرينه ميان دو گروه اعراب مضري و قحطاني بود كه هيچگاه به پايان نرسيد و هرگاه قدرت به دست يكي از اين دو مي افتاد بر ديگري ستم مي كرد و گروه مقابل به كارشكني مي پرداخت.
از ديگر كارهاي نادرست اعراب پس از ورود به اندلس اين بود كه خود را از بربرهاي شمال آفريقا (كه سهم بزرگي در فتح شبه جزيره ايبريا) داشتند برتر مي دانستند و نسبت به آنها به ديده حقارت مي نگريستند.
اين نوع برخورد نيز اختلاف پردامنه اي را در اندلس سبب شد كه در تمام مدت كم و بيش ادامه داشت.
شدت اين دوگونه اختلافات به گونه اي بود كه اگر كسي گامي براي صلح و آشتي بر مي داشت در آتش اختلاف و دشمني خاكستر مي شد.
در يكي از اين آشوبها روزي دانشمند بزرگي در مسجد جامع شهر قرطبه همين كه اشاره به اينگونه اختلافات گفت خدايا ميان ما صلح برقرار كن، بي درنگ كشته شد و ديگري در همان مسجد به محض اينكه گفت خدا صلح را دوست دارد و به آن امر كرده است در دم كشته شد. (16)
از نتايج شوم اين درگيريها روي آوردن دو گروه: مخالف به سوي دشمن مسيحي بود كه براي چنين روزهايي لحظه شماري مي كرد. و در نهايت به دليل اختلافات داخلي مسيحيان توانستند دولتهاي كوچك اسلامي در اندلس را يكي پس از ديگري از ميان بردارند و در سال 897 هجري قمري به عمر آخرين حكومت اسلامي در اندلس يعني حكومت بني نصر پايان دادند.
ب: فساد اخلاقي:
دومين عامل شكست مسلمين اندلس را مي توان روي آوردن حكام و بسياري از مردم را به بي تقوايي و بي بندو باري دانست.
فراگير شدن فساد در سطح حاكميت و جامعه آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پيشرفت جامعه بازداشت و حميت و غيرت ديني را در آنها از بين برد و آنچه براي آنها اهميت داشت قدرت طلبي و خوشگذراني بوده.
در نتيجه ترويج فساد شهرهاي اسلامي يكي پس از ديگري ازتحت حكومت آنها خارج گرديد و به تصرف دشمن درآمد.
فساد در بين حكمرانان تا آنجا پيش رفت كه يكي از حكام منطقه المريه عاشق دختري مسيحي شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همين موضوع به جنگ و خونريزي در ميان مسلمانان دست زد.
آنگاه كه حاكمان به عيش و عشرت آشكار پرداختند مردم بسياري از پي آنها روانه گشتند و دشمن مسيحي با طرحي شيطاني ضربه اي سخت بر پيكر جامعه اسلامي اندلس وارد ساخت.
مسيحيان شمال قراردادهايي را با حاكم مسلمان بستند و مطابق آن آزادانه به ايجاد تفريحگاه و مدرسه و انجام تجارت ميان مسلمانان پرداختند. در مدارس خود به فرزندان مسلمانان افكار مسيحيت را القاء مي كردند. و به ترويج و خريد و فروش مشروبات الكلي ميان مسلمانان پرداخته آنها را از اعتقادات ديني خود دور مي ساختند.
به اين ترتيب فساد و تباهي را در تمام پيكره جامعه اسلامي رسوخ دادند و جامعه اسلامي را از درون تهي و توان مقاومت را از آنها گرفتند.
بر اين اساس اختلاف و فساد مهمترين عامل اضمحلال فرهنگ و تمدن اسلامي در اندلس ارزيابي مي گردد.
به تعبير قرآن مجيد ان الله لايغيروابقوم حتي يغيرواما بانفسهم. (سوره رعد – آيه 31)
همانا خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد مگر اينكه آنان آنچه را كه در خودشان است تغيير دهند.
پي نوشت ها در سرويس معارف موجود است.

مفاهیم کلیدی:

معاد, شناسی, در, آموزه, های, پیامبران

پاورپوینت آموزش مهارت های اجتماعی در اسکیزوفرنی (39 اسلاید) – 21687

کد فایل 21687

عنوان فایل:پاورپوینت آموزش مهارت های اجتماعی در اسکیزوفرنی (39 اسلاید)

توضیحات بیشتر:

پاورپوینت آموزش مهارت های اجتماعی در اسکیزوفرنی (39 اسلاید)
پاورپوینت کتاب اسکیزوفرنی
صفحات 248 تا 284

هماهنگ گردن آموزش با اعضای جدید در گروه ثبت نام آزاد
1) آنان باید به تدریج جلب گروه شوند و انتظار و تقاضا از آنان کم کم افزایش پیدا کند. باید آنان در هفته اول به عنوان مشاهده گر در گروه حضور پیدا کنند و با دیدن اعضای قبلی با گروه آشنا شوند.
2) بهتر است عضو جدید گروه در کنار یکی از درمانگران بنشیند تا درمانگر بتواند به آرامی آنچه را در جریان است برایش توضیح دهد.
3) باید از اعضای جدید خواسته شود درباره اجرای نقش ها اظهار نظر کنند و اگر تمایل دارند به اجرای نقش بپردازند.
4) از هفته دوم آنان نیز مثل سایر اعضای گروه باید آزمایش ادرار بدهند و برای خودشان هدف تعیین کنند.
5) باید برای اعضای جدید گروه در صورت نیاز و پیش از تکرار رسمی واحدها، مطالب خاص جلسات گذشته به طور خلاصه توضیح داده شود.

آموزش مهارت های رویارویی
هدف بخش مهارت های مواجح درمانی با سوء مصرف مواد مخدر در فرد مبتلا به اسکیزوفرنی دادن اطلاعات به درمانجویان برای افزایش انگیزه آنان به قصد اجتناب از مواد و یاد دادن مهارت های مواجحه ای است که احتمال موفقیت آنان را افزایش می دهد
آنان یاد میگیرند که چگونه عادات و هوس ها  بر مصرف مواد مخدر و الکل تاثیر میگذارد و تشویق میشوند تا اشخاص و مکان ها و اشیایی را که مصرف مواد و الکل را تحریک میکنند و همچنین موقعیت های پر مخاطره را برای کسی که می خواهد پاک بماند یا مصرف را کاهش دهد شناسایی کنند به اعضا کمک می شود تا شیوه های مواجحی خاص خود و فعالیت برای رسیدن به هدف کاهش مصرف مواد را با استفاده از اطلاعات شخصی در باره عوامل محرک و موقعیت های پر مخاطره تشکیل دهند

شیوه های برای عرضه مطالب آموزشی
1) درخواست از یکی از اعضای گروه برای خلاصه کردن یا تکرار یک بخش: هرچه درمانجویان مطالب را بیشتر با واژه های خود بیان کنند نکات مهم را بهتر جذب خواهند کرد
2) پرسیدن درباره یک تجربه شخصی مربوط
3) برقرای ارتباط بین مطالب آموزشی و اطلاعاتی که درمانجو داده است
4) نپرسیدن سوال هایی که منجر به پاسخ های بله-نه یا تکواژه ای می شود
5) پرسیدن سوال های هدایت کننده ای که درمانجویان را وادار به توضیح دادن نکاتی با واژه های خودشان میکنند

چرا لازم است درمانگران موقعیت های پرمخاطره فردی را به انواع موقعیت های پر مخاطره ای که جنبه عمومی تر دارند تعمیم دهند؟
 این تعمیم موقعیت های فردی پر مخاطره به 3 دلیل اهمیت دارد:
1-موجب حفظ مربوط بودن اطلاعات فرد به همه اعضای گروه می شود و به مشارکت فعال همه کمک می کند.
2-محدودیت توانایی شناختی اشخاص مبتلا به اسکیزوفرنی موجب اهمیت محدود کردن اطلاعات به معدودی موضوع و مسئله اصلی می شود که لازم است برای افزایش یادگیری به کرات تکرار شود.
3-چون این آموزش به شیوه گروهی و با توجه به نارسایی های شناختی احتمالی اعضای گروه با آنها مواجه می گردد، وجود ندارد.

مفاهیم کلیدی:

آموزش, مهارت, های, اجتماعی, در, اسکیزوفرنی,پاورپوینت آموزش مهارت های اجتماعی در اسکیزوفرنی (39 اسلاید),پاورپوینت کتاب اسکیزوفرنی

مقاله انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی – 21851

کد فایل 21851

عنوان فایل:مقاله انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی

توضیحات بیشتر:

انگاره های بين المللی شدن حقوق کيفری بازرگانی
چکيده:
– «حقوق کيفری بازرگانی» از جمله شاخه های نوين حقوق کيفری است که بحثهای فراوانی را در جهان معاصر برانگيخته است، تا آنجا که لزوم مبارزه با مفاسد اقتصادی در اولويت تدوين کنوانسيون های چندجانبه بين المللی قرار گرفته است. وجه تمايز اين شاخه از حقوق با «حقوق کيفری اقتصادی»، توجه ويژه آن به فعاليتهای شرکتهای بازرگانی، بازار بورس، رقابت برابر تجاری و رعايت قواعد بازار آزاد است، در حالی که حقوق کيفری اقتصادی، شامل هر نوع بزهکاری بر عليه اموال خواهد شد. رشد روزافزون جهانی شدن اقتصاد، بيش از هر چيز، لزوم توجه ويژه به يک حقوق کيفری مناسب جهت مبارزه با نقض قواعد بازی تجاری را در پی داشته است. پروفسور دلماس مارتی، استاد بزرگ سياست جنايی کشور فرانسه، در اين «نوشتار پرتکلف» بر آن است تا نگاه تازه ای به مقوله جهانی شدن و آثار آن بر حقوق کيفری بازرگانی داشته باشد.
جهانی شدن اقتصادی و مالی، هر زمان که دنبال شود، دوباره بحث اختصاصی شدن حقوق کيفری بازرگانی را – که از سال 1975 توسط ميشل فوکو با عنوان «کنترل تمايزآميز قانون شکني ها» مطرح گرديد- به راه می اندازد. اين فيلسوف بر اين اساس، در بستر حقوق کيفری، يک تمايز را به تصوير می کشد: از يک سو قانون شکنی طبقه توده ها نسبت به اموال (همان حقوق کيفری سنتی، که به قواعد عمومی شهرت يافته، و تصوير نمادين «دزد» را به ذهن متبادر می سازد)، و از سوی ديگر «قانون شکنی نسبت به حقوق»[3] که اغلب توسط طبقه بورژوا صورت می گيرد (حقوق کيفری بازرگانی، که به آن لقب «تصنعی» و يا «تکنيکی» داده شده و مدتهای مديدی است که حالت شبه معلق دارد). او بحث خود را طی يک فرمول خلاصه بيان می کند: «بايد نظام کيفری را همانند دستگاهی تصور کرد که به شکل تمايزگذارانه ای، قانون شکنی ها را پی می گيرد، بی آنکه به دنبال حذف تمامی آنها باشد»[4]. فرمولی که بيش از هر چيز نشانگر ديدگاه ميشل فوکو نسبت به جهانی شدن اقتصادی و مالی است.[5] «ريسک کيفری»ای که با ريسک حرفه ای مشاغل ممزوج شده، و از منظر اخلاقی مورد مسامحه واقع شده، اثر «لکه دار شدن» را که خصيصه بزهکاری حقوق عمومی است، به دنبال ندارد. از منظر حقوقی اين تسام

مفاهیم کلیدی:

مقاله, انگاره, های, بين, المللی, شدن, حقوق, کيفری, بازرگانی